دیپلماسی محیط زیست : فرآیند موثر حفاظت از محیط زیست جهانی
نویسنده : سبحان طیبی
نگرانی در مورد محیط زیست نباید باعث نادیده گرفتن تعهدات جامعه جهانی، چه در جوامع در حال توسعه و چه جوامع صنعتی گردد . مسئله محیط زیست باید در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه در دورنمای مناسب خود قرار گیرد .
انحطاط محیط زیست به رغم گسترش توافق نامه های زیست محیطی بین المللی ادامه یافته و چالش های زیست محیطی جدیدی همواره پدیدار شده اند .در اینجا این سوال مطرح می گردد که چرا با وجود حجم فراوان رهیافت های حقوق بین الملل محیط زیست ، وضعیت محیط زیست در جهان همچنان وخیم تر شده است؟ دلایل بسیار پیچیده ای برای آن وجود دارند و تشخیص چند نکته کلیدی و مهم می تواند ایده مناسبی برای بحث پیرامونی باشد .
به نظر می رسد بخشی از این تقصیر به گردن حجم فراوان اسناد حقوق بین الملل و معاهدات متعدد می باشد . تعداد و تنوع توافق نامه های زیست محیطی به جایی رسیده که این سوال به اذهان خطور می کند که آیا امکان دارد این توافق نامه ها نتوانند ظرفیت فیزیکی و سازمانی کشورها را پوشش دهند؟ با وجود شمار زیادی از توافق نامه های بین المللی، پتانسیل فراوانی برای تداخل مقررات توافق نامه ها، نا همخوانی در الزامات، شکاف چشمگیر در پوشش دهی، و تکراری شدن هدف ها و مسئولیت ها وجود دارد. حقوق بین الملل محیط زیست به شیوه ای گام به گام و تقریبا تصادفی، توسعه یافته و آکندگی معاهدات در ناکارآمدی چشمگیر پیاده سازی توافق نامه های بین المللی نیز نقش دارد.
پس واضح است که چنانچه چالش های زیست محیطی جدید پیش آیند باید با دقت زیاد به این مسئله اندیشید که آیا به قانون و نهادهای جدیدی نیاز داریم یا برای قوانین موجود بهتر است که ساز و کارها و نهادها را برای مقابله با چالش های زیست محیطی جدید به کار ببندیم و یا آنها را با این چالش ها تطبیق دهیم ؟
بخشی از توجیه قصور یا شکست حقوق بین الملل محیط زیست در بررسی چالش های زیست محیطی جهانی در این واقعیت نهفته است که در طول توسعه حقوق بین الملل محیط زیست توجه زیادی به تاثیر این بخش جدید حقوق نشده است. بحث و مناظره در مورد تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست به طور گسترده تر، یا نظام های مختص به مسائل خاص، در سال های اخیر در ادبیات علمی و سیاسی مورد توجه چشمگیری قرار گرفته است. جامع ترین و مشروح ترین بررسی این مفهوم تا به حال آن است که توسط حقوقدانان و جامعه شناسان ،بالاخص دانشمندان روابط بین الملل اصطلاحات خاصی حقوق بین الملل محیط زیست را بیش از پیش متحول ساخته است .
عناصری اثر بخش در خصوص این تحول وجود دارد که راهکارهای بدیع را راهبری می کند . عنصر اول سنجش تاثیر یک معاهده بر اساس داده های عملکردی آن در مقایسه با اهداف آن ، دومین عامل تعیین کننده تاثیر تحلیل حقوقی فراوان راجع به اینکه چرا کشورها بدون قابلیت اجرایی مجازات های شدید و نبود ضمانت اجراهای موثر از مقررات بین المللی پیروی می کنند ، و عنصر سوم اینکه معاهدات امروزی نظام های درون کار گوناگونی دارند که به طرفین معاهده اجازه می دهند جایگاه معاهده را از طریق ساز و کارهای علمی تحت بررسی قرار دهند .
تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست در واکنش به چالش های زیست محیطی جدید و نوظهور بعضا وابسته به ماست که از تاثیرگذاری یا نفوذ زیانبار مفهوم گسترده حق حاکمیت در حقوق بین الملل بگریزیم. واضح است که اگر چنین تصور کنیم که روابط بین المللی، سیاست بین المللی و حقوق بین الملل فقط توسط کشور یک ملیتی شکل می گیرند.اما این یک ملیت نیست که بتواند مشکلات محیط زیستی پیرامون را حل وفصل نماید بلکه لازمه فائق آمدن به این مشکلات و معضلات تعاملات سازنده بین المللی در قالب روابط مشخص بین المللی است که ما می توانیم از آن به دیپلماسی محیط زیست یاد کنیم.
این پیشرفت ها چالش هایی را برای نظام حقوق بین الملل و در عین حال فرصت هایی را برای تقویت و گسترش مبانی حقوق بین الملل ایجاد می کنند. حقوق بین الملل باید در نظامی چند لایه و جدید متشکل از کشورها، نهادهای بین المللی، شبکه های سازمانی غیر دولتی و بخش خصوصی، جمع گسترده ای از سازمان های بین المللی رسمی و الگوی پرطمطراق جدید ائتلاف های غیر رسمی و ابتکارات فردی عمل کند . کشورهای در حال توسعه و بالاخص کشورهای جزیره ای کوچک در حال توسعه هم اکنون با چالش های بزرگی در مقابله با آلودگی مواجه هستند. اما واکنش به چالش های زیست محیطی موجود نظیر آلودگی به واسطه چالش های جدید و نوظهور ناشی از تغییر اقلیم پیچیده می شوند.
بررسی چالش های حقوقی زیست محیطی که بواسطه تغییر اقلیم تحمیل شده ، با تمرکز ویژه بر ضروریات سازش پذیری کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز از جمله مسایل امروزی است که راهبردی موثرتر از تعاملات بین المللی به همراه الزامات بین المللی ندارد . آثار زیانبار تغییر اقلیم خطر به زیرآب رفتن بسیاری از سرزمین ها را در پی دارد که از آن به عنوان "پدیده دولت های در حال غرق"یاد می شود . در این راستا دامنه تلاش های بین المللی بایستی گسترده تر شود و مجامع بین المللی محیط زیستی تصمیمات موثرتری در این خصوص بگیرند و رایزنی های مفید تری مابین اعضای دول از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت پذیرد .
فراتر از بحث تغییر اقلیم ، بررسی چالش های کلیدی از جمله حفظ تنوع زیستی است. تحلیلی که از این چالش پر اهمیت بحرانی ارائه می گردد از بین رفتن تنوع زیستی از طریق معیارهای اقتصادی و اصلاحات نهادینه است که این نیز از جمله مشکلات محیط زیستی است که بازهم دیپلماسی محیط زیست راهگشای حل این مسئله می تواند باشد .
بررسی دقیق نقش مشارکت مردمی و دسترسی به اطلاعات در نیل به توسعه پایدار و اداره خوب محیط زیست نیز از جمله مسائل امروز محیط زیست است. ارتباط نزدیک بین توسعه پایدار و شفافیت و دسترسی به اطلاعات در پرورش پیامد های زیست محیطی نقش موثری دارد . در این راستا ارتباط بین حقوق بشر و حفظ محیط زیست، با تمرکز ویژه بر روی حق و حقوق ملل نیز از اهمیت بالائی برخوردار است. چنانکه کلیت حق بر محیط زیست از جمله مهم ترین پایه های حقوق بین الملل محیط زیست و مبانی ساختاری گفتمان محیط زیستی و حقوق بشری است . اینجاست که روابط بین الملل به کار می آید و همکاری های منطقه ای ، بین المللی و جهانی موثر تلقی می گردد و رخ می نمایاند . حال اینکه این روند ممکن است در مسیر حرکت خود شکلی رسمی داشته باشد یا شکل عمومی به خود بگیرد که این سیر تحول و تطور همانا نگاه ویژه به تعاملات بین المللی محیطی زیستی است که از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت می پذیرد .