شورای مشورتی حرکتی بسوی کمیته ملی دیپلماسی محیط زیست / سبحان طیبی

تصور می شود هنوز برخی از کشورهای جهان مفهوم دیپلماسی را نمی دانند ، بنابراین تلاشی هم برای آن نمی کنند . کشورهای توسعه نیافته از این مسئله مستثنی نیستند و به دلیل مصائب و مشکلات فراوان که گریبانگیر آنهاست مصرف گرائی بیش نیستند و این روند دیپلماسی را کند می سازد چرا که به نظر می رسد که هنوز استعمار و استثمار از میان جوامع رخت بر نبسته است . نظام جهانی هر روز در سیر تطور خود دچار تحول است و این تحول وگستردگی نیازمند تعامل بشریت هست و این تعامل همانا روابط بین المللی است که بر پایه دیپلماسی شکل اساسی به خود می گیرد . در این فرآیند دیپلماسی هدفمند می تواند ضامن بقای جامعه انسانی و حیات بشری با حفظ منافع مشترک با امعان نظر به پایبندی به تعهدات بین المللی و رعایت قواعد آمره باشد .

دیپلماسی چه در حالت عمومی (با نگرش ملی ) و چه در حالت رسمی (با نگرش بین المللی ) بایستی هدفمند عمل کند . این هدفمندی تا آنجائی به پیش  می رود که ثبات و صلح جهانی را در پی داشته باشد . امروزه دیپلماسی محیط زیست یکی از مهم ترین مسائل بین المللی و جهانی است که نگرش به آن نگرشی ویژه است که این ویژگی از آنجائی ناشی می شود که زندگی بشر به آن وابسته است . تقلای  جامعه بین المللی برای حفظ منابع طبیعی و در عین حال ارتقاء کیفیت زندگی انسانی با امعان نظر به حقوق بشر و کرامت انسانی بر مبنای عدالت ، حاکمیت وقانون یک رویکرد بنیادین است که لاجرم به سمت وسوی توسعه پایدار رفته است . این اتفاقات قطع یقین محصول یک شب و روز نبوده بلکه حاصل سال ها تلاش موثر کنفرانس ها ، همایش ها ، نشست ها و اجلاس های بین المللی و خروجی های حاصل از آن است . این تلاش ها ی ناشی شده از کنوانسیون ها و پروتکل ها و موافقتنامه های منطقه ای ، بین المللی و جهانی برآیند یک دیپلماسی پیوسته محیط زیستی  بوده است .

دیپلماسی محیط زیست یک روند کاملا جدی و بر مدار صلح و حقوق نرم قابلیت حرکت دارد . این روند وظیفه ملی و بین المللی را به ما گوشزد می کند . سازمان حفاظت از محیط زیست کشور ما که سکاندار کشتی سبز است بایستی در یک اقدام موثر نسبت به دیپلماسی محیط زیست سازکاری غیر نمادین و واقعی تدبیر نماید و هر چه سریعتر کمیته ملی دیپلماسی محیط زیست را بنیان نهد .

دیپلماسی محیط زیست و تعاملات بین المللی  / نویسنده : سبحان طیبی

دیپلماسی محیط زیست و تعاملات بین المللی  

سبحان طیبی

در عرصه بین المللی ، برای همزیستی مسالمت آمیز هیچ راهی جز تعاملات صلح طلبانه وجود ندارد . این تعاملات جنبه های مختلفی همچون : اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی  و محیط زیست را در بر می گیرد و این جنبه ها پیوند نسبی با هم دارند و به نوعی میتوان آنها را تفکیک ناپذیر دانست ، هر چند که منظور ما از تفکیک ناپذیر ، مطلق نیست . در جامعه جهانی تمام این جنبه ها بواسطه روابط صحیح در عرصه بین المللی بالنده می شود و این بالندگی بواسطه دیپلماسی شکوفا می گردد . یکی از این جنبه ها همانا دیپلماسی محیط زیست است که نقش بسیار ارزنده ای در سلامت جامعه جهانی ایفا می نماید . دیپلماسی محیط زیست متاثر از دیپلماسی  بین المللی  و جهانی است و این روند به طرز منش و روش های حکمرانی نیز بستگی دارد . سلوک مذهبی - فرهنگی - اخلاقی - اجتماعی - اقتصادی و سیاسی نیز بر این روند تاثیر مستقیم دارد. ابتداء به ساکن ، سلوک محیط زیستی بایستی شکل اساسی به خود گیرد و سپس دیپلماسی محیط زیستی خودنمائی می کند.  اگر غیر از این را تصور نمائیم ، دیپلماسی بدون سلوک همانند عالم بی عمل است !

موفقیت دیپلماسی محیط زیست در گرو عمل به تعهدات مشترک و متعهد بودن به جوانب ذیل است :
سیاسی : دیپلماسی که خود برآمده از علم سیاست و عمل در صحنه روابط بین الملل است به نحوی در عرصه عمل باشد که سیاست زدگی و سیاست زدائی و سیاست زائی از حالت افراط و تفریط رهائی یابد .

اجتماعی: دیپلماسی اجتماعی که نقش فعال گروه های مختلف و فعال عمومی و خصوصی  جهت نیل به ثبات شهری وشهروندی  را می طلبد .     
 امنیت: دیپلماسی فراگیر در فضائی موثر است که امنیت نقش اساسی ایفا کند و این بمعنای وجود امنیت واقعی است ونه احساس امنیت . و این مهم موثر نیست مگر اینکه محیط پیرامون از امنیت زدائی ، امنیت زائی ، امنیت زدگی در حد افراط و تفریط رهائی یابد .
 اقتصاد:   دیپلماسی بر توسعه و همچنین بازار پرمنفعت کالا و خدمات تأثیر‌پذیر است. این یک دیپلماسی فراگیر و نجات بخش جوامع محسوب می گردد و آنقدر نقش اقتصاد مهم است که دیگر جوانب را تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد .

فرهنگی: اگر دیپلماسی بر مدار فرهنگ نچرخد ، تعصبات کورکورانه وتفکرات قبیله ای و تنش های قومی راه را بر پیشرفت دیپلماسی می بندد وهرج و مرج حاکم بر جوامع کوچک و بزرگ خط آفرین می گردد . نمود عواقب تلخ نبود دیپلماسی فرهنگی در جوامع جهان در حال توسعه وتوسعه نیافته مشهود است . بعنوان مثال دین زدگی ، دین گریزی ،دین زدائی و دین زائی  بایستی همه از حالت افراط و تفریط خارج شود و بر دنده های حقیقت بچرخد.
عدالت اجتماعی: بعید است چرخ دیپلماسی بدون امعان نظر به عدالت بچرخد . و اگر چرخید بدانیم که این دیپلماسی موثر نیست بلکه نقش آفرینی بازیگران دروغین جامعه بین المللی برای فرار از واقعیات پیرامون است .
‌ ـ سیاست خارجی : مبنای دیپلماسی رسمی در عرصه بین المللی همگام با تعاملات موثر  است .
با این توصیف دیپلماسی همواره راهگشای بسیاری از مشکلات بین المللی از جمله مخاطرات محیط زیستی است . هرچند  این روند  با امعان نظر به همکاریهای بین المللی سازکارهای مشخصی می طلبد تا بروز و ظهور موثری داشته باشد .

 

یادداشت.. دیپلماسی محیط زیست .../سبحان طیبی

دیپلماسی محیط زیست : فرآیند موثر حفاظت از محیط زیست جهانی

نویسنده : سبحان طیبی

نگرانی در مورد محیط زیست نباید باعث نادیده گرفتن  تعهدات جامعه جهانی، چه در جوامع در حال توسعه و چه جوامع صنعتی گردد . مسئله محیط زیست باید در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه در دورنمای مناسب خود قرار گیرد .

انحطاط محیط زیست به رغم گسترش توافق نامه های زیست محیطی بین المللی ادامه یافته و چالش های زیست محیطی جدیدی همواره پدیدار شده اند .در اینجا این سوال مطرح می گردد که چرا با وجود حجم فراوان رهیافت های حقوق بین الملل محیط زیست ، وضعیت محیط زیست در جهان همچنان وخیم تر شده است؟ دلایل بسیار پیچیده ای برای آن وجود دارند و تشخیص چند نکته کلیدی و مهم می تواند ایده مناسبی برای بحث پیرامونی باشد .

به نظر می رسد بخشی از این تقصیر به گردن حجم فراوان اسناد حقوق بین الملل و معاهدات متعدد می باشد . تعداد و تنوع توافق نامه های زیست محیطی به جایی رسیده که این سوال به اذهان خطور می کند که آیا امکان دارد این توافق نامه ها نتوانند ظرفیت فیزیکی و سازمانی کشورها را پوشش دهند؟ با وجود  شمار زیادی از توافق نامه های بین المللی، پتانسیل فراوانی برای تداخل مقررات توافق نامه ها، نا همخوانی در الزامات، شکاف چشمگیر در پوشش دهی، و تکراری شدن هدف ها و مسئولیت ها وجود دارد. حقوق بین الملل محیط زیست به شیوه ای گام به گام و تقریبا تصادفی، توسعه یافته و آکندگی معاهدات در ناکارآمدی چشمگیر پیاده سازی توافق نامه های بین المللی نیز نقش دارد.

پس واضح است که چنانچه چالش های زیست محیطی جدید پیش آیند باید با دقت زیاد به این مسئله اندیشید که آیا به قانون و نهادهای جدیدی نیاز داریم یا برای قوانین موجود بهتر است که ساز و کارها و نهادها را برای  مقابله با چالش های زیست محیطی جدید به کار ببندیم و یا آنها را با این چالش ها تطبیق دهیم ؟

بخشی از توجیه قصور یا شکست حقوق بین الملل محیط زیست در بررسی چالش های زیست محیطی جهانی در این واقعیت نهفته است که در طول توسعه حقوق بین الملل محیط زیست توجه زیادی به تاثیر این بخش جدید حقوق نشده است. بحث و مناظره در مورد تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست به طور گسترده تر، یا نظام های مختص به مسائل خاص، در سال های اخیر در ادبیات علمی و سیاسی مورد توجه چشمگیری قرار گرفته است. جامع ترین و مشروح ترین بررسی این مفهوم تا به حال آن است که توسط حقوقدانان و جامعه شناسان ،بالاخص دانشمندان روابط بین الملل اصطلاحات خاصی حقوق بین الملل محیط زیست را بیش از پیش متحول ساخته است .

عناصری اثر بخش در خصوص این تحول وجود دارد که راهکارهای بدیع را راهبری می کند . عنصر اول سنجش تاثیر یک معاهده بر اساس داده های عملکردی آن  در مقایسه با اهداف آن ، دومین عامل تعیین کننده تاثیر تحلیل حقوقی فراوان  راجع به اینکه چرا کشورها بدون قابلیت اجرایی مجازات های شدید و نبود ضمانت اجراهای موثر از مقررات بین المللی پیروی می کنند ، و عنصر سوم اینکه معاهدات امروزی نظام های درون کار گوناگونی دارند که به طرفین معاهده اجازه می دهند جایگاه معاهده را از طریق ساز و کارهای علمی تحت بررسی قرار دهند .

تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست در واکنش به چالش های زیست محیطی جدید و نوظهور بعضا وابسته به ماست که از تاثیرگذاری یا نفوذ زیانبار مفهوم گسترده حق حاکمیت در حقوق بین الملل بگریزیم. واضح است که اگر چنین تصور کنیم که روابط بین المللی، سیاست بین المللی و حقوق بین الملل فقط توسط کشور یک ملیتی شکل می گیرند.اما  این یک ملیت نیست که بتواند مشکلات محیط زیستی پیرامون را حل وفصل نماید بلکه لازمه فائق آمدن به این مشکلات و معضلات تعاملات سازنده بین المللی در قالب روابط مشخص بین المللی است که ما می توانیم از آن به دیپلماسی محیط زیست یاد کنیم.

این پیشرفت ها چالش هایی را برای نظام حقوق بین الملل و در عین حال فرصت هایی را برای تقویت و گسترش مبانی حقوق بین الملل ایجاد می کنند. حقوق بین الملل باید در نظامی چند لایه و جدید متشکل از کشورها، نهادهای بین المللی، شبکه های سازمانی غیر دولتی و بخش خصوصی، جمع گسترده ای از سازمان های بین المللی رسمی و الگوی پرطمطراق جدید ائتلاف های غیر رسمی و ابتکارات فردی عمل کند . کشورهای در حال توسعه و بالاخص کشورهای جزیره ای کوچک در حال توسعه هم اکنون با چالش های بزرگی در مقابله با آلودگی مواجه هستند. اما واکنش به چالش های زیست محیطی موجود نظیر آلودگی به واسطه چالش های جدید و نوظهور ناشی از تغییر اقلیم پیچیده می شوند.

بررسی چالش های حقوقی زیست محیطی که بواسطه تغییر اقلیم تحمیل شده ، با تمرکز ویژه بر ضروریات سازش پذیری کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز از جمله مسایل امروزی است که راهبردی موثرتر از  تعاملات بین المللی به همراه الزامات بین المللی ندارد . آثار زیانبار تغییر اقلیم خطر به زیرآب رفتن بسیاری از سرزمین ها را در پی دارد که از آن به عنوان "پدیده دولت های در حال غرق"یاد می شود . در این راستا دامنه تلاش های بین المللی بایستی گسترده تر شود و مجامع بین المللی محیط زیستی تصمیمات موثرتری در این خصوص بگیرند و رایزنی های مفید تری مابین اعضای دول از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت پذیرد .

 فراتر از بحث تغییر اقلیم ، بررسی چالش های کلیدی از جمله حفظ تنوع زیستی  است. تحلیلی که از این چالش پر اهمیت بحرانی ارائه می گردد از بین رفتن تنوع زیستی از طریق معیارهای اقتصادی و اصلاحات نهادینه است که این نیز از جمله مشکلات محیط زیستی است که بازهم دیپلماسی محیط زیست راهگشای حل این مسئله می تواند باشد .

بررسی دقیق نقش مشارکت مردمی و دسترسی به اطلاعات در نیل به توسعه پایدار و اداره خوب محیط زیست نیز از جمله مسائل امروز محیط زیست است.  ارتباط نزدیک بین توسعه پایدار و شفافیت و دسترسی به اطلاعات در پرورش پیامد های زیست محیطی نقش موثری دارد . در این راستا ارتباط بین حقوق بشر و حفظ محیط زیست، با تمرکز ویژه بر روی حق و حقوق ملل نیز از اهمیت بالائی برخوردار است. چنانکه کلیت حق بر محیط زیست از جمله مهم ترین پایه های حقوق بین الملل محیط زیست و مبانی ساختاری گفتمان محیط زیستی و حقوق بشری است . اینجاست که روابط بین الملل به کار می آید و همکاری های منطقه ای ، بین المللی و جهانی موثر تلقی می گردد و رخ می نمایاند . حال اینکه این روند ممکن است در مسیر حرکت خود شکلی رسمی داشته باشد یا شکل عمومی به خود بگیرد که این سیر تحول و تطور همانا نگاه ویژه به تعاملات بین المللی محیطی زیستی است که از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت می پذیرد .